دشمن:بتمن
در بیشتر داستانهای مصور بتمن، نام اصلی جوکر ذکر نشدهاست.
در چند شماره از داستانهای مصور بتمن، بر میخوریم که زمانی، جوکر، مجرمی شناخته شده به نام «روپوش قرمز» ( Red-hood) بوده. البته علت روپوش قرمز گذاشتن جوکر در هر کدام از آنها متفاوت است.
در داستان «تسویه حساب» ( Payback) و چند شمارهٔ دیگر از داستانهای مصور دی سی کامیکس، گفته میشود که نام او، «جک» بودهاست.
در فیلم بتمن نام جوکر، «جک ناپیر» است.
در فیلم شوالیه تاریکی، رییس پلیس گوردون، در مورد جوکر میگوید: «نه اسمی دارد و نه اسم مستعار دیگری.»
داستانهای مصور بتمن، اطلاعات زیادی در مورد گذشتهٔ جوکر به ما نمیدهند.
در «شوخی مرگبار» ( the killing joke) معرفی کوتاهی از گذشتهٔ او میشود.
او از شغلش به عنوان یک مهندس کارخانهٔ مواد شیمیایی، استعفا داده و در شغل فعلی خود، که یک مجری نمایش کمدی است، نا موفق است و کسی به شوخیهای او نمی خندد. او به همراه یک دسته خلافکار، قصد دزدی از آن کارخانهٔ مواد شیمیایی میکند و در همان شب زن او، جنی، اشتباهی میمیرد. دزدی نیز ناموفق میشود و با حضور بتمن، او از ترس خود را به درون مواد شیمیایی میاندازد.
هر چند در انتهای داستان، در مورد گذشتهاش میگوید:
گاهی آن را یک جور به یاد میآورم و گاهی یک جور دیگر… اگر قرار باشد که من گذشتهای داشته باشم، ترجیح میدهم یک انتخاب چند گزینهای باشد!
نیز در بتمن: مردی که می خندد ( Batman: the man who laughs)، نیز اطلاعاتی راجع به این که چرا چهرهٔ او، چنین شدهاست به ما داده میشود.
در فیلم بتمن، او، هر چند چنان که گفته میشود، در شیمی و هنر متخصص است، اما قبل از جوکر شدن، عضو یک باند جنایتکار است که به منظور دزدی، به کارخانهٔ مواد شیمیایی میروند.
جوکر، معمولاً کتی ارغوانی میپوشد. در «بتمن: جوکر» (Batman: the joker) جوکر یک بارانی ارغوانی رنگ پوشیدهاست.
چهرهٔ او، سفید رنگ، لبانش سرخ و موهایش سبز رنگند. در بعضی از تصاویر، دور چشمانش نیز سیاه رنگ هستند. علت این رنگ چهره، در داستانهای مختلف، متفاوت است.
در بیشتر کمیکها، علت تغییر چهرهٔ جوکر، پرت شدن او به درون مواد شیمیایی ذکر شدهاست. اما در برخی دیگر از کمیکها، رنگ چهرهٔ جوکر، صرفاً معلول گریم کردن اوست.
در برخی شمارهها، دو طرف دهان او، زخمی مانند یک لبخند وجود دارد که در یکی از شمارههای بتمن، علت آن، زخمی است که بتمن، با بترنگ (: Batarang)بر چهرهٔ او میاندازد.
در فیلم شوالیه تاریکی جوکر در دو صحنهٔ مختلف، دو علت مختلف برای این واقعه ذکر میکند. در یک جا میگوید پدرش که یک الکلی معتاد بوده، یک شب که مست شده، با چاقو به مادرش حمله میکند. سپس به سمت او بر میگردد و به این بهانه که «چرا اینقدر جدی هستی پسر؟» با چاقو، لبخندی روی صورتش میکشد.
در جای دیگر میگوید که همسرش به او می گفته که چرا اینقدر کم می خندد؟ همسرش یک قمارباز بوده و یک بار، کلی بدهی بالا میآورد و طلبکاران، صورتش را خط خطی میکنند. جوکر برای این که نشان دهد این موضوع برایش اهمیتی ندارد، با چاقو روی صورت خود لبخندی ایجاد میکند ولی همسرش او را ترک میکند.
در داستانهای مصور بتمن، شخصیت جوکر، دو گونه به تصویر کشیده شدهاست: یک بیمار روانی که از زجر دادن دیگران لذت میبرد و شوخ طبع است. یا یک دزد شوخ طبع که فقط کمی غیرعادی است. تصویر نخست، تصویر غالب داستان هاست و تصویر دوم، بیشتر در سریال بتمن، ساخته ۱۹۶۰، نمود پیدا میکند.[
جوکر انسانی روان پریش است و شاید سیاهترین موجود کمیک استریپهای بتمن باشد. او هیچ هدف خاصی در زندگی ندارد. کتک میخورد ولی همچنان میخندد. هیت لجر با بازی حیرت انگیز خود در نقش جوکر توانست شخصیت را به کریهترین وضع خود تبدیل کند. انگیزهای ندارد. نه پول نه ثروت نه احترام و نه قدرت و نه زن و جاه و مقام. او شخصیتی ندارد که به آن افتخار کند برای همین مرگ برای او فرقی نمیکند. او میخواهد دیگران را مثل خودش کند و در شوالیه تاریکی علنا اعلام میکند تا بتمن ماسک خود را برندارد او دست از جنایت بر نخواهد داشت. به زور میخواهد شخصیت بتمن را که یک آرمانگرای واقعی است راخرد کند و ماسک او را بردارد و برای این کار هر کاری میکند. و فقط وقتی لذت میبرد که جهان بسوزد و خودش یا بااشتیاقنمایش مضحک گاتهامرا ببیند یا خودش بمیرد. در هر حال میخندد. او و بتمن دو روی یک سکهاند. آن دو هم را کامل میکنند. بدون دیگری آن یکی نمیتواند یک قهرمان یا یک تبهکار باشد.
از چپ به راست:سزار رومرو (سال ۱۹۶۹ در یک سریال تلوزیونی) جک نیکلسون (سال ۱۹۸۹ در فیلم بتمن ساخته تیم برتون) در آخر هیت لجر (سال ۲۰۰۸ در فیلم شوالیه تاریکی)
۱۹۶۹در سریالهای بتمن سزار رومرو نقش جوکر را بازی میکرد. که در یکی از قسمتهای سریال میگوید:مطمئن باشید که من هم یک جور هیولا هستم! چون اگر نبودم شمارو به دست این هیولا نمیدادم که بخوره! چون به هرحال تمام جوکهای اطراف مال منه!
۱۹۸۹که اولین فیلم بتمن به دست تیم برتون ساخته شد جک نیکلسون نقش جوکر را بازی کرد که نه به بلندقدی شخصیت جوکر بود و نه به لاغری او. اما خندههای بلند و دندانهای ریز نیکلسون این ضعف را جبران کند و او جوکر را به سرخوشترین شکل ممکن درست کرد. صحنهٔ رقص او در آخر فیلم معروف است.
۲۰۰۸در شوالیه تاریکی فیلم کریستوفر نولان که یک شاهکار واقعی ست، نقش جوکر را که در طی تمامی فیلمهای گذشته بتمن مثل بتمن برای همیشه و یا بتمن و رابین هیچ اثری از جوکر نبود به گردن هیت لجر افتاد. بازی هیت بسیاری را تحت تاثیر قرار داد. او با گریم سنگین خود یک روانی واقعی ساخت و باعث شد تا طرفداران جوکر در سراسر دنیا دو برابر شوند!گفته میشود که فروش زیاد فیلم بخاطر جوکر بودهاست نه بتمن!از قسمتهای معروف آن میتوان به صحنه چرا اینقدر جدی؟ اشاره کرد و یا صحنهای که جوکر کارت جوکر را در میآورد و میگوید این کارت من است!
در فیلم بتمن(۱۹۸۹)
بتمن:تو پدر و مادر مرا کشتی!
جوکر:در مورد چی حرف میزنی؟
بتمن:من تورو ساختم ولی اول تو منو ساختی!
جوکر:من بچه بودم که پدرمادرتو کشتم پس اگه من بگم تو منو ساختی باید بگی من تورو ساختم!چه حرف بچه گانهای زدم!
در فیلم بتمن(۱۹۸۹) من اولین هنر مند آدم کش دنیا هستم!
در فیلم شوالیهٔ تاریکی(۲۰۰۸) به یکی از دلال هاای جنایت کار پدرم یه الکلی بود یه دیوانه… ویه شب اون از همیشه دیوانه تر شد مادرم برای دفاع ازخودش چاقوی آشپز خونه رو برداشت پدرم خوشش نیومد اون چاقو رو گرفت طرف مادرم وقتی این کارو میکرد می خندید و بعد روشو کرد طرف من. -چرااینقدر جدی هستی پسر یه لبخند روی اون صورتت بندازم و بعد این کارو کرد… وجوکر لب او را با چاقو امتداد میدهد وسپس به یکی دیگر از آنها میگوید تو چرا اینقدر جدی هستی؟
یکی از دیالوگهای ماندگار شوالیه_تاریکی_(فیلم) آنجاست که جوکر با هاروی_دنت که در بیمارستان، به تازگی نیمی از چهرهاش سوخته میگوید:”میدونی .. میدونی چیو فهمیدم ؟ وقتی کارها طبق نقشه پیش بره، هیچ کس وحشت زده نمیشه، حتی اگه اون نقشه ، وحشتناک باشه… اگه فردا به مطبوعات بگم که مثلا… به عضو یه گروه خیابونی شلیک میشه، یا یه کامیون سرباز منفجر میشه…هیچکس وحشت نمیکنه، چون همه ش جزو نقشه ست… اما وقتی بگم که یه شهردار کوچولوی پیر خواهد مُرد! خب همه عقل شون رو از دست میدن”
از مهم ترین و جالب ترین جملات جوکر (در شوالیه تاریکی) جوکر: اگه در کاری تخصص داری اون کارو مجانی انجام نده.
جوکر در بازیهای بتمن لیگو، بتمن و رابین، بتمن برای سگا، مورتال کامبت در برابر دی سی، و در تیمارستان آرکهام و جدیدا در اواخر سال ۲۰۱۱ در شهر آرکهام (که در ادامه بازی تیمارستان آرکهام است) حضور داشته. جدیدا هم در بازی بی عدالتی
کمک گرفته شده از ویکی پدیا
شرکت سازنده: شرکت سازنده این بدنامDC است.
با تشکر محمد عرفان بنده بهمن با نام مستعارعلی
سلام از این به بعد قرار است که مبارزه قهرمانان را با یک دیگر را برای شما عزیزان قرار دهیم. نترسید ساخته ی خودم هستم
و در پایان هم نشان می دهد که قهرمان برتر کیست؟
خب بریم سر مبارزه:
آواتار آنگ می آید او ابتدا از مرد آهنی خواهش می کند که بارزه نکند و مرد آهنی هم که با جدیدترین زره اش یعنی شماره ی 78 آمده بود گفت:من دلیلی برای مبارزه نمی بینم ولی متاسفانه مجبورم.
ابتدا مردآهنی موشکی اتم به طرف آنگ پرتاب می کند و آنگ آن را از وسط نابود می کند.
آنگ می گوید همه ی زورت همین بود؟
مرد آهنی که آشفته حال شده بود پرواز کرد آنگ گیج شده بود و نمی دانست که تونی چه کاری می خواهد انجام دهد؟
مرد آهنی در هنگام پرواز خود دست کش هایش را کویان تومی کرد و زربه سختی به آنگ وارد کرد. آنگ بد جور زخمی شده بود.
آنگ هم زمینی را که مردآهنی روی آن وایساده بود را به گودالی پر از تیغ های سمی تبدیل کرد.
مرد آهنی قبل از اینکه در آن بیفتد پرواز کرد. آنگ که دید چاره ای ندارد تکه های یخ برنده ای به سوی مرد آهنی پرتاب کرد.
مرد آهنی این بار برعکس همیشه حسابی جراحت پیداکرد و آنگ که دید فرصت مناسبی است آتشفشانی که در آن نزدیکی
ها بود را فعال کرد و قسمت محافظ زره ی مرد آهنی از کار افتاد.
این بار تونی دیوانه شده بود و از راه قلبش تیری نفس گیر به آنگ زد آنگ به شدت مجروب شده بود مرآهنی تصمیم گرفت که اوضاع را خراب تر کند.
او رفت و عشق آنگ یعنی(کاتارا) را گروگان گرفت آنگ که دیگر صبر و مهربانی اش با گرفتن کاتارا به اتمام رسید قدرت کل آواتار ها را جذب خودش کرد و به قدرتی فوق بشری دست یافت . مردآهنی حالت آواتاری شدن آنگ به این موضوع پی برد که در این مبارزه بازنده است
آواتار گفت :حالا وقت این رسیده که تو بالا ترین تقاص را پس دهی.
او تمام عنصر هارا را به سوی مرد آهنی هجوم آورد و چیزی نمانده بود که مردآهنی نابود شود تا اینکه یک دفعه ای...
یک هوهی آبی تونی را به سویی دیگر کشید آنگ با تعجب نگاه کرد که کاتارا این کار را کرده.
آنگ از حالت آواتاری در آمد و گفت: چرا این کارا کرده ای؟
کاتارا گفت:تو نباید برای زندگی من زندگی فرد دیگری را بگیری.
به این ترتیب مردآهنی زنده ماند و آنگ و کاتارا هم تا ابد باهم با خوبی خوشی زندگی کردند.
برنده:آواتار آنگ
مبارزه ی بعدی:تور علیه بتمن
با تشکر نوشته شده توسط محمد عرفان بنده بهمن با نام مستعارعلی
کارخانه لگو بعد ساختن چند انیمیشن زیبا از کاکتر های خود مانند: جنگ ستارگان و بتمن. پوستر جدیدی انتشار کرده که ظاهرن قرار است انیمیشن لگو بتمن خود را ادامه دهد
هنوز معلوم نیست که اسم این انیمیشن چیست ولی مثل اینکه THE MOVIE LEGO BAT-MAN 2 است.
این انیمیشن به صورت3D در تاریخ7 فوریه2014 اکران خواهد شد.
وای که سال2014 عجب سالی شود مرد عنکبوتی جدید. بتمن لگو.کاپیتان آمریکا.
با تشکر فراوان محمد عرفان بنده بهمن با نام مستعارعلی
جند وقتی است که بازی لگو مارول سوپر هیرو منتشر شده و کولاکی باور نکردنی کرده.
حال می گوییم که چگونه در بازی پولی خرج کنیم شخصیت مرد مورچه ای باز نوموده
ما یک ویدیو گذاشتیم که کاملا نشان میدهد که چگونه باید این شخصیت را باز نموده. (قابل توجه باشد برای باز کردن این شخصیت باید ابتدا شخصیت وحشی را باز نوده و در محل ساخت ساز باشید)
لینک دانلود مستقیم:
لینک مستقیم مخصوص وبلاگ ابرقهرمانان
با تشکر محمد عرفان بنده بهمن با نام مستعار علی
خلاصه داستان:
هشت سال پس از مرگ هاروی دنت/تو فیس می گذرد و مردم شهر گاتهام بتمن را
مقصر مرگ او میداند اما نمیدانند که هاوی دنت هم یک هیولا است برای همین
بروس وین در این مدت هشت سال بخاطر از دست دادن ریچل در اتاقش خود را حبس
میکند.در این مدت با اجرا شدن قانون هاروی دنت جرایم سازمان یافته در
گاتهام ریشه کن شده و گاتهام به شهری قانونی تبدیل شده است.سلینا کایل/کت
وومن بعنوان یک خدمتکار به خانه بروس وین دستبرد میزند و اثر انگشت های او
را برای فلیپ استرایور میدزدد زیرا سلینا کایل میخواهد از این طریق جرایم
اش پاک شود.در این بین کمیسر گوردون و افرادش مقر فلیپ استرایور را پیدا
میکنند.کمیسر گوردون به فاضلاب میرود و بین(یکی از دشمنان قدیمی بتمن)به
گوردون صدمه میزند و گوردون خود را به داخل آب پرت میکند. گوردون صدمه
میبیند و به بیمارستان برده میشود در این بین بروس وین سعی میکند که به
صحنه جنایت بازگردد….
پایان خوب اما غم انگیز برای اکثر هواداران بتمن زیرا کریستوفر نولان کارگردان این فیلم حس کرد که شاید نباید ادامه این سری فیلم را بسازد برای همین هم کریستین بیل اعلام کرد که دیگر نقش بتمن را بازی نمی کند.این فیلم از یک سری جهت از قسمت های قبلی یک سر و گردن بالاتر است زیرا با قسمت های قبلی که ساخته شد به هواداران بتمن افزوده شد و در کل بتمن دنیای کمیک استریپی او را به مردم معرفی کرد.مشکلی که من در این قسمت از نولان دیدم این بود که آغازی خوب برای فیلم رقم نمیزند و خیلی سریع به سر اصل مطلب میرود و تماشاچی درگیر آن نمیشود اما در دقایق بعدی ما درک بهتری از شخصیت بروس وین می بینیم و میفهمیم که چرا او همیشه به عنوان یک شوالیه در تاریکی زندگی میکند و پا از غارش به بیرون نمی گذارد.در واقع نویسندگان فیلمنامه این قسمت را طوری نوشتند که بر پایه اتفاقات قسمت های قبلی باشد چیزی که در دو قسمت پیشین دیده نشد.
ز طرفی دیگر ایندفعه ما کمتر درباره بروس وین اطلاعت کسب میکنیم و بیشتر میبینیم که چه طور آدم های انتقامجو گاتهام را به نابودی میکشند.لحن جدی فیلم در این بار خیلی زیاد شده است برای مثال سکانس هایی که مردم شهر گاتهام بوسیله تبعید برروی دریای یخ زده کشته میشوند و یا حتی ضربات مرگباری که بین به بتمن زد (که این ضربه یکی از ضربه های معروف کمیک استریپی است که بین کمر بروس را با پاهایش میشکند!)و یا حتی زندانیانی که به خانه های مردم دستبرد میزنند و بصورت بی رحمانه ای صاحب خانه ها را کتک میزنند همگی نشان میدهد که کاملا نولان با دنیای بتمن آشنایی دارد و میداند که چه طور یک شهر آرام تبدیل به یک جهنم تمام عیار میشود.
از ویلیان هایی که در این قسمت استفاده شده است مثل کت وومن با بازی بسیار عالی آنا هاتاوی که جوایز زیادی کسب کرد و خود اعتراف کرد که تا بحال نقشی مثل سلینا کایل اینقدر برایش سودآور نبوده است!گرچه من بیشتر با کت وومن در این فیلم آشنا میشوم تا سلینا کایل زیرا با شخصیت پردازی که سلینا کایل دارد و او از بهترین کاراکترهای مونث کمیک استریپی است اما میشد فهمید که کت وومن مثل جمله خالقش باب کین که میگوید:”زن ها مثل گربه هستند و به آدم هیچ وفایی نمی کنند مگر موقع سودشان!”میباشد اما در آخر فیلم سلینا کایل متوجه علاقه اش به بتمن میشود و حتی به او پیشنهاد میدهد که باهم از آشوب شهر فرار کنند ولی بتمن او را راضی میکند که پیش او بماند!چیزی که من اولین بار تو این سه گانه دیدم،چیزی بنام عشق(!)که بروس وین آن را تجربه کرد.
کاراکتر بین در این فیلم تغییرات زیادی کرده برای مثال او یک اخراجی از انجمن سایه ها بود و یا حتی تبدیل به یک سرباز وفادار برای راس الغول(یکی از دشمنان بتمن)شده بود و حتی در این فیلم از سکانس درگیری در هواپیما آدم فکر میکند که بین یک ابرخبیث کمیکاستریپی است.اما در لحظات بعد یکهو معلوم میشود او چیزی نبوده به جز یک واسطه تا تاتیانا الغول(دختر راس الغول) به نقشه اش برسد که نولان از سابقه اش در فیلم های قبلی اش توانسته این موضوع را خیلی مخفیانه ادا کند.تام هاردی بازیگری که نقش بین را بازی میکرد بازیگر گمنامی بود(تقریبا!) و نقش بین را طوری ادا میکرد که آدم فکر میکرد دارد با رییس یک باند مافیا صحبت میکند. شخصیت پردازی بروس وین در این قسمت که خیلی بیشتر از قسمت قبلی ملموس تر جلوه میکرد که نشان میداد بروس آدمی است برای رسیدن به اهدافش تلاش زیادی میکند.
مثل صحنه هایی که در سیاهچال بود و سخت تمرین میکرد برای بیرون آمدن اما هدف خاصی را نداشت و حتی نمی دانست زندانی ها به چه زبانی با او صحبت میکنند و اینجا بود که برای اولین بار بود که بروس وین یه هدف درست حسابی در زندگی اش داشت.این قسمت نسبت به قسمت های قبلی بودجه زیادتری داشت زیرا دی سی میخواست برای این فیلم بهترین ها رو داشته باشه! از آنا هاتاوی تا اونهمه صحنه های انفجار در فیلم.البته این بار بتمن هم نسبت به قسمت های قبل پیشرفته تر بود مثل دستگاه پرنده ی خفاش تا دیگر تجهیزات اون.نولان هم در ساخت صحنه های اکشن تبحر ندارد(بر اساس فیلمهایش میگویم)زیرا بیشتر آن ها به لطف استفاده از بدلکاران حرفه ای و جلوه های کامپیوتری که مثلا آنا هاتاوی(که اعلام کرد تو عمرش ورزش نکرده!)با یک پرش به عقب از ساختمان پرید.
نتیجه گیری:فیلم شوالیه تاریکی برمی خیزد واقعا فیلمی فوق العاده ولی با پایانی غم انگیز است.با جرعت می توانم بگویم که این فیلم نه تنها بهترین فیلم بتمنی بوده که تا به حال آمده بلکه بهترین فیلم ابرقهرمانی هم بوده که تا حالاآمده است.
وقتی آدم این فیلم را ببیند اشک هایش حسابی در می آید
واقعا من دیگر نمی توانم چیزی در باره ی این فیلم بگویم. این فیلم فوق العاده بود
ارادت مند شما محمد عرفان بنده بهمن با نام مستعارعلی