تریلرهای بازی: Download Trailer 2 ، Download Trailer 1
مشخصات بازی:
سبک: اکشن، محیط باز (open world)
کنسولها: (Xbox360/3DS/Wii/PS3/PC)
ناشر: Activision
سازنده: Beenox
درجه سنی: +12
مقدمه:
«اسپایدرمن شگفتانگیز» یا The Amazing Spider-Man (که در این مقاله به اختصار TASM نامیده خواهد شد) یک بازی رایانهای سوم شخص اکشن، ماجراجویی و محیط باز (open world) است که از روی فیلم سینمایی موفقی به همین نام که چندی پیش توسط کمپانی سونی به اکران درآمد، ساخته شده است. TASM طبق معمول توسط Activision منتشر شده و سازندهاش نیز شرکت کانادایی Beenox میباشد که اخیراً عناوین اسپایدرمن را تحت عنوان Shattered Dimensions و Edge of Time را ساخته بود. داستان و دیالوگهای بازی هم توسط آقایان «شیموس کوین» (از نویسندگان سریال تلویزیونی معروف Battlestar Galactica ) و «جان زورهلن» به رشته تحریر درآمده. در واقع از زمان انتشار Spider-Man 2: The Game برای کنسولهای PS2 و Xbox در سال 2004، هواداران پرشمار اسپایدرمن در حسرت انجام یک بازی محیط باز مشابه و معرکه به سر میبردند زیرا Activision هر بار به نوعی آنان را ناامید کرده بود تا اینکه سال گذشته این ناشر اعلام کرد که میخواهد با ساختن TASM خاطرات خوش گذشته را تکرار کند.
داستان:
بازی
درست از همان جایی آغاز میشود که فیلم به پایان میرسد: پس از گرد و خاکی
که «لیزارد» در شهر به پا کرده، فردی به نام «آلیستار اسمایت» که به
دانشمند شماره یک شرکت «آزکورپ» تبدیل شده و در رشته نانو تکنولوژی تخصص
دارد، دستور تعطیلی دپارتمان تحقیقات روی نحوه ترکیب ژنهای گونههای مختلف
جانوری را میدهد (یعنی همان دپارتمانی که مسبب به وجود آمدن لیزارد است).
اسمایت همچنین درصدد بر میآید تا تمام موجوداتی که توسط این دپارتمان خلق
شدهاند را نابود کند.
«گوئن استیسی» (معشوقه پیتر پارکر/اسپایدرمن) یکی از کارآموزان شرکت آزکورپ است و از پیتر پارکر دعوت مینماید تا به او در اجرای دستورات اسمایت کمک کند. همان طور که حدس میزنید خیلی زود اوضاع خراب میشود و نمونههای آزمایشگاهی به نامهای «کرگدن»، «ایگوآنا»، «عقرب» و «ورمین» از کنترل خارج شده و علاوه بر کارکنان آزکورپ، مردم شهر را نیز به ویروسی مهلک آلوده میکنند (لازم به ذکر است تمام این موجودات از دشمنان قدیمی اسپایدرمن محسوب میشوند ولی در بازی ظاهری جدید و جالب پیدا کردهاند تا با حال و هوای فیلم تطابق داشته باشند). اسمایت برای یافتن موجوداتی که از آزمایشگاه فرار کردهاند به روباتهای پیشرفتهای متوسل میشود ولی مشکل این جاست که اسپایدرمن هم توسط این روباتها مورد هدف قرار میگیرد!
داستان
بازی به مرور جذابتر میشود و معلوم است که روی آن فکر شده است. به همین
دلیل بازی موفق میشود به طور قانعکنندهای خود را به فیلم وصل کند و
خطوط داستانی آن را به پیش ببرد. در ضمن بخش داستانی مربوط به «فلیشیا
هاردی» (یا همان Black Cat معروف کمیکاستریپهای اسپایدرمن) بسیار جذاب از
آب درآمده و قطعاً برای هواداران جالب خواهد بود.
در واقع، Beenox با منتقل کردن داستان بازی به پس از وقایع فیلم تصمیم جالبی گرفته زیرا دیگر مجبور نیست داستان فیلم را از نو روایت و خودش را به کاراکترهای فیلم محدود کند. البته این شیوه باعث شده تا خطوط اصلی داستانی فیلم لو برود (به طور مثال اگر زبان انگلیسی تان خوب باشد و به یکی از مکالمه های بین پیتر و گوئن توجه کنید، آنوقت با جملهای روبرو میشوید که تمام پایان دراماتیک و تراژیک فیلم را لو میدهد!). به همین دلیل و با در نظر گرفتن این نکته که TASM اندکی قبل از اکران فیلم وارد بازار شد، شاید لازم باشد کمی به صحت عقل سونی و Activision شک کنیم! بنابراین پیشنهاد میشود اول فیلم را ببینید و بعد بازی را انجام دهید.
البته باید اذعان داشت که دیالوگهای بازی استادانه نوشته شده، به خصوص دیالوگهای بامزهای که از زبان اسپایدرمن به گوش میرسند. به طور مثال در فاضلاب شهر اسپایدرمن هنگام تعقیب ورمین (موجودی که از ترکیب موش با ژن انسان ایجاد شده)، به او میگوید:: " کجا داری میری؟ نکنه میخواهی بری با لاکپشتهایی که به فرزندی قبول کردهای پیتزا بخوری؟!!". واقعاً با شنیدن این جمله (که به کاراکتر «اسپیلنتر» استاد و مرشد «لاک پشت های نینجا» اشاره دارد)، از خنده روده بر شدم. نکته جالب دیگر درباره دیالوگها این است که در موقع لزوم و بسته به حال و هوای داستان، جدی یا بامزه میشوند.
گرافیک:
دو
بازی که Beenox پیشتر تحت عنوان اسپایدرمن ساخته بود، گرافیک خوبی داشتند
ولی در مقایسه با TASM بیشتر به عناوین نسل قبل شباهت پیدا میکنند. به طور
مثال، مدل و دیزاین اسپایدرمن در TASM بسیار پرجزئیات است و او تا به حال
چنین بینقص در دنیای بازیهای رایانهای به تصویر کشیده نشده بود. تازه،
هر چه بازی جلوتر میرود و اسپایدرمن مورد اصابت حملات دشمنان خود قرار
میگیرد، لباسش داغانتر میشود (به همین دلیل برای عوض کردن آن باید به
آپارتمان پیتر پارکر بروید!) نیویورک هم بسیار خوب و بادقت طراحی شده و
تداعیگر شهری درندشت، وسیع، رنگارنگ و مملو از جزئیات جورواجور است. در
ضمن، مراحل داخل محیطهای بسته نیز گرافیک خوبی دارند. از سوی دیگر TASM
نخستین بازی اسپایدرمن میباشد که از shoulder camera استفاده میکند. به عبارتی دیگر، دوربین بسیار به کاراکتر اصلی نزدیک است تا حس کنید واقعاً خود اسپایدرمن هستید!
انیمیشن کاراکترها خارقالعاده نیست اما در سطح قابلقبولی قرار دارد و نحوه حرکت اسپایدرمن یا نحوهای که او ضربات خود را به اجرا در میآورد، بسیار روان و سیال از آب درآمده. در حقیقت اسپایدرمن چه در حین مبارزه و چه در هنگام گردش آزاد و انجام ماموریتهای مختلف همان گونه که از او انتظار میرود عمل میکند و به همین دلیل بازیباز کاملاً قانع میشود که در جلد قهرمان داستان فرو رفته. البته TASM از نظر گرافیکی از ضعفهایی هم رنج میبرد. مثلاً هنگام تارزدن و تاب خوردن در سطح شهر (web-swinging)، با پدیده screen tearing مواجه میشوید، به ویژه در جاهای شلوغ و پرجزئیات. ضمناً، برخی از بافتها تو ذوق میزنند و باگهایی هم در بازی به چشم میخورند (مانند زمانی که دشمنان بیهوش روی زمین افتادهاند ولی میتوان به راحتی از میان آنها عبور کرد). دوربین بازی نیز گاهی گیج کننده میشود به ویژه وقتی اسپایدرمن روی در و دیوار مشغول خزیدن است (البته فکر کنم بازیبازان دیگر کاملاً به این نقیصه همیشگی در عناوین اسپایدرمن عادت کرده باشند!).
گیمپلی:
TASM
نخستین تجربه Beenox در ساخت یک بازی محیط باز اسپایدرمن است. با وجود
آنکه برخی از ماموریتها مجبورتان میکنند تا به محیطهای بسته بروید و
ماموریتهایی را انجام دهید، اما همواره این امکان وجود دارد تا با چرخ زدن
در سطح شهر با جرم و جنایت بجنگید. درست مثل عناوین پیشین اسپایدرمن، هر
چه بیشتر در ماموریتهای اصلی و فرعی پیشرفت کنید، آیتمها و ماموریتهای
بیشتری در شهر پیدا میشود. البته باید قبول کرد مراحلی که داخل محیطهای
بسته جریان دارند در مقایسه با مراحل بیرونی چندان جذاب نیستند و خوب طراحی
نشدهاند. ماموریت های فرعی نیز معمولاً به سرعت تکراری و خسته کننده
میشوند (مثل رساندن بیماران آلوده شده به ویروس به درمانگاه یا برگرداندن
زندانیان فراری به دست پلیس) البته ماموریت هایی نیز وجود دارد که در آنها
اسپایدرمن به درخواست یک خانم خبرنگار در طول مراحل یا در سطح شهر از سوژه
های خاصی عکسبرداری میکند. این نوع ماموریت ها جالب هستند و حتی به غنی تر
شدن داستان بازی کمک میکنند زیرا در آنها ارجاعات هوشمندانه ای به برخی از
دشمنان معروف کمیک استریپ های اسپایدرمن میشود. در کل باید گفت که بازی
آنقدر مفرح (fun) است که بازیباز دوست دارد اکثر ماموریتها را تکمیل کند.
ناگفته پیداست که اولین و مهمترین شرط موفقیت یک بازی محیط باز اسپایدرمن این است که مکانیزم تاب خوردن در سطح شهر یا همان web-swinging مطلوبی داشته باشد بنابراین خیلیها امیدوار بودند که در این بازی از همان مکانیزم فوقالعاده به کار رفته در Spider-Man 2: The Game استفاده شود. اما Beenox از مکانیزم دیگری بهره جسته است. به عبارتی دیگر، در هنگام تاب خوردن در سطح شهر لازم نیست که تارهای اسپایدرمن حتماً به ساختمان ها اصابت کند. شاید چنین مکانیزمی در نگاه نخست ساده و غیر واقعی به نظر آید و برخی از هواداران اسپایدرمن را ناراحت کند ولی باعث شده تا تاب خوردن در سطح شهر به باحالترین و هیجانانگیزترین بخش بازی تبدیل شده و حسی نابی را ایجاد کند، طوری که یقیناً مایل خواهید بود ساعتها در شهر تاب بخورید.
از
سوی دیگر، نحوه حرکت اسپایدرمن و پیچ و تاب خوردنهای او در آسمان بسیار
زیبا است و بیننده را به یاد بندبازان حرفهای میاندازد. همچنین، نزدیک
بودن دوربین به اسپایدرمن، تاب خوردن در سطح شهر را بسیار سینماتیک کرده و
موجب شده تا هنگام عبور از میان آسمانخراشهای شهر حسی آکنده از هیجان،
سرعت و سرگیجه را تجربه کنید.
نوآوری دیگر بازی، web rush نام دارد. این ویژگی اسپایدرمن را قادر میسازد تا با کند کردن زمان از میان جهتها و گزینههای موجود، یکی را انتخاب کند. به عنوان مثال اگر هنگام تاب خوردن در سطح شهر دکمه web rush را فشار دهید میتوانید یکی از لوکیشنهایی را که در دسترس اسپایدرمن قرار دارند (مثل میله پرچم، تیر چراغ برق، ستونهای نصب شده در خیابان و ...) برگزینید و به شیوهای دیدنی به آن برسید. web rush در مبارزه هم کاربرد دارد و مثلاً بهتان امکان میدهد تا از اشیا فیزیکی موجود در محیط بر علیه دشمنان خود استفاده کنید. روی هم رفته web rush ویژگی نبوغآسایی است و به احتمال زیاد در عناوین بعدی اسپایدرمن هم بهکار گرفته خواهد شد. البته تا یادم نرفته اشاره کنم که خزیدن روی دیوار (wall-crawling) گاهی اوقات دردسرساز میشود زیرا اگر به دیوار برسید آنوقت به طور ناخواسته به آن میچسبید و شروع میکنید به خزیدن روی آن!
باید
اعتراف کنم که سیستم مبارزه خیلی از Batman: Arkham City تقلید کرده!
البته سبک و فنونی که اسپایدرمن اجرا میکند ترکیبی است از سبک کشتی
کجکاران مکزیکی و حرکات آکروباتیک و به همین دلیل سیستم مبارزه موفق
میشود خودش را از بازی بتمن متمایز سازد. مهمتر اینکه، در هنگام مبارزه
حس میکنید در قالب یک ابرقهرمان قرار گرفتهاید و میتوانید دمار از
روزگار آدم بدهای شهر دربیاورید! بنابراین و با وجود آنکه ممکن است
مبارزات بسیار ساده به نظر برسند اما همیشه مفرح (fun) هستند. البته نحوه
ارتقای کامبوها و تجهیزات نسبت به عناوین قبلی اسپایدرمن افت کرده ولی هنوز
قابل قبول است. نکته دیگر بهرهگیری مناسب بازی از توانایی تارافکنی
(webbing) اسپایدرمن است. به طور مثال میتوانید از آن برای کشاندن خود به
سمت حریف استفاده کنید و یا حریف را بگیرید و پرتاب کنید که خیلی در
مبارزات موثر است! به علاوه و با وجود آنکه غولهای بازی همگی از دشمنان
درجه دو و سه اسپایدرمن محسوب میشوند اما مبارزه با غولها نسبتاً
تماشایی و در برخی موارد حماسی از کار درآمده به خصوص وقتی که در آسمان با
روباتهای غولپیکر درگیر میشوید. البته همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره
شد، TASM کلاً بازی آسانی است و غولهایش را میتوان با اندکی دقت و
ممارست شکست داد. مشکل دیگر این است که پس از پایان بخش داستانی کار خاصی
برای انجام دادن وجود ندارد. این مشکل که در اغلب عناوین قبلی اسپایدرمن
نیز وجود داشت، باعث میشود تا بازی بی معنا شود.
نکته قابل توجه دیگر، امکان مخفی کاری (stealth) در مراحل داخل محیطهای بسته است. این قابلیت که پیشتر نیز توسط Beenox در بخش موسوم به نوآر (Noir) بازی Spider-Man: Shattered Dimensions گنجانده شده بود، باعث میشود تا در صورت تمایل به طور مخفیانه روی دیوار سطوح عمودی و افقی بخزید و دشمنان را یک به یک از پای درآورید.
مخفیکاری نه تنها به بازیباز امکان میدهد تا شاهد اجراهای takedownهای
زیبا باشد بلکه تنوع ایجاد میکند زیرا شیوه مبارزه متفاوتی را در اختیار
او میگذارد. اما شاید جالبترین ویژگی جدید گیمپلی این باشد که در طول
بازی میتوانید 700 صفحه از کمیکاستریپهای مهم اسپایدرمن را که در سطح
شهر پخش هستند جمع آوری کرده و سر فرصت بخوانید. البته یافتن همه آنها سخت
است و به پشتکار فراوانی نیاز دارد ولی لااقل بهانه خوبی است برای سرک
کشیدن به نقاط مختلف و این یعنی فرصتی تازه برای تاب خوردن در سطح شهر!
در ضمن با یافتن و عکس گرفتن از spider symbolها، میتوانید لباس(costume)های مختلفی را آزاد (unlock) نمایید. این لباسها اکثراً از داستانهای کمیکاستریپی اخیر اسپایدرمن یا فیلمهای ریمی گرفته شدهاند ولی قطعاً جالبترینشان یک کلاه جشن تولد است که به مناسبت پنجاهمین سالگرد تولد اسپایدرمن در بازی قرار داده شده! بخشهای اضافی یا bonusهای ویژه هم برای صاحبان PS3 و Xbox360 وجود دارد. مثلاً اگر بازی را از Amazon.com پیش خرید کرده باشید میتوانید در قالب آقای«استن لی» (یکی از دو خالق اسپایدرمن) ظاهر شوید که جذابیتهای خاص خودش را دارد!
موسیقی و صداپیشهگیها:
از
آنجاییکه TASM براساس فیلم سینمایی موفق "اسپایدرمن شگفت انگیز" ساخته
شده، انتظار میرفت که «اندرو گارفیلد» و «اما استون» مسئولیت تامین
کاراکترهای خویش را بر عهده بگیرند. با این حال این اتفاق رخ نداده است و
در بازی صداپیشه دیگری به نام «سام ریگل» (که عمدتاً به خاطر حضورش در
سریال های کارتونی "ناروتو" و "لاکپشتهای نینجا" شهرت دارد) برای اولین
بار در طول حرفه خود به جای اسپایدرمن/پیتر پارکر حرف زده و اتفاقاً عملکرد
خیرهکنندهای هم دارد. در واقع، صدای او کاملاً برای کارکتری بذلهگو و
انرژیک مثل اسپایدرمن مناسب به نظر میرسد و به دل مینشیند. صداپیشهای
کار کشته به نام «نولان نورث» نیز به جای کاراکتر آلیستار اسمایت حرف
میزند. او نیز همانند صداپیشگان دیگر بازی عملکرد قابل قبولی دارد. به
علاوه، هواداران اسپایدرمن یقیناً از شنیدن دوباره صدای آقای «بروس کمبل»
(که بار دیگر در نقش کاراکتری حراف ظاهر شده و دیالوگهای بامزهای را بر
زبان میآورد) خیلی ذوق خواهند کرد! موسیقی و افکتهای صوتی هم بد نیستند و
به خوبی با محیطهای مختلف بازی در هم میآمیزند ولی چندان در ذهن
نمیمانند.
نتیجه گیری:
TASM را به هیچ وجه نمیتوان یک عنوان جریانساز یا بی عیب و نقص قلمداد کرد ولی قطعاً یک بازی مفرح و fun است که سیستم تاب خوردن در سطح شهر
(web-swinging) اعتیادآوری دارد و با اتکا با داستان خوب و دیالوگهای بامزهاش لحظات لذتبخش فراوانی برای بازیباز میآفریند و او را تا حدود زیادی به یاد تاریخ پرافتخار اسپایدرمن در عالم بازیهای رایانهای میاندازد. پس اگر دلتان لک زده برای یک بازی ابرقهرمانی باحال و دلچسب، آن را از دست ندهید.
نکات مثبت:
کنترلهای روان، داستان و دیالوگهای جالب، صداپیشگیهای قابل قبول، سیستم web-swinging معرکه، مبارزات هیجان انگیز با روبات های عظیم الجثه در سطح شهر
نکات منفی:
دوربین گیجکننده، سیستم مبارزه تقلیدی، مراحل ملالآور داخل محیطهای بسته، مبارزات آسان، ماموریت های فرعی تکراری
تنوع:در واقع بازی اسپایدرمن شگفت انگیز از نظر تنوع خیلی خوب پیشرفته زیرا بعضی جاها که علامت اسپایدرمن است اگر با دوربین از آن ها عکس بگیری لباس جدیدی برایت می آید.که ما مکانشان را برایتان می گوییم.
مکان هایspider symbol ها در بازی the amazing spider-man
مکان لباس ها در نقشه:
لباس اسکارلت اسپایدر:
http://guides.gamepressure.com/theamazingspiderman/gfx/word/969954718.jpg
لباس اسکارلت اسپایدر را می توانید در کنارپل و روی دیواری که در تصویر دو دیدید پیدا کنید و از آن عکس بگیرید.
لباسblack suit) raimi classic)
البته ممکنه آرم اسپایدرمن را نبینید یا خیلی تاریک مشاهده کنید اما اگر درست از سقف آن جا عکس بگیرید لباس برایتان باز می شود.
لباسfuture foundation
در شمال نقشه یک پمب بنزین است بر روی دیوار ساختمان کوچک کنار پمپ بنزین می توانید آن را پیدا کنید
لباسnegative zone
بر روی سقف ساختمانی که که در تصویر دو معلوم است یک دیوار کوچک است که در آن جا می توانید آن راپیدا کنید واز آن عکس بگیرید.
لباسbig time
لباس cross species
این لباس بعد از یکبار تمام کردن بازی قفلش باز می شود
لازم
به ذکر است که برای باز شدن این لباس ها و بودن علامت های اسپایدرمن باید
تاریخ کنسول خود را بر روی ماه دیسمبر قرار دهید و از علامت ها عکس بگیرید
با تشکر محمد عرفان
هرگونه کپی برداری ممنوع